بیانیه اعلام نتیجه بررسی پروژه اتحاد با حزب حکمتیست!
در ۲۵ فوریه قراری به اتفاق آراء اعضای کمیته مرکزی به تصویب رسید. این قرار کمیته مرکزی حزب اتحاد کمونیسم کارگری را موظف میکرد تا "پروژه اتحاد با "حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست" را به لحاظ نظری، عملی و تشکیلاتی مورد بررسی قرار دهد و نتیجه را به اطلاع کمیته مرکزی برساند". به دنبال این قرار کمیته ای در سطح مرکزیت حزب تشکیل شد تا مسائل پیرامون این اقدام را بررسی نموده و نتیجه را به کمیته مرکزی اطلاع دهد. این کمیسیون کار خود را پس از چند جلسه و ارائه سندی به کمیته مرکزی به پایان رساند. هدف این بیانیه اعلام نتیجه این بررسی و دلائل آن است.
بطور خلاصه: با توجه به موضعگیری های غیر اصولی و غیر کمونیستی رهبری حزب حکمتیست در قبال جایگاه و مکان اجتماعی و سیاسی حزب اتحاد کمونیسم کارگری، با توجه به تلاشهای رهبری این حزب برای انتساب مواضع ساختگی به حزب اتحاد کمونیسم کارگری، با توجه به تلاشهای تفرقه افکنانه و منفی در قبال رهبری حزب اتحاد کمونیسم کارگری، پروژه اتحاد و پیوستن به حزب حکمتیست از دستور کار حزب اتحاد کمونیسم کارگری در این شرایط خارج میشود. در ادامه نگاهی اجمالی به برخی از مسائل مطرح شده در این پروسه می اندازیم.
در پی انتشار علنی این قرار نیروهای متفاوتی در سطح جنبش کمونیسم کارگری به بحث و اظهار نظر پرداختند. برخی بر ضرورت جدایی و حفظ وضع موجود تاکید کردند. برخی پیشرفت این پروژه را مترادف با کم رونق شدن جایگاه سیاسی خود دیدند. در مقابل برخی دیگر از این اقدام دفاع کردند و این اقدام را تلاشی سرنوشت ساز در جنبش کمونیسم کارگری ارزیابی کردند. کمیته رهبری حزب حکمتیست هم در این میان ارزیابی اولیه خود را در سطح جامعه علنا بیان کرد. و ضمن یک برخورد دو گانه، در عین طرح ملاحظات خود در مورد "پروژه اتحاد"، و همچنین طرح برخی ملاحظات دیگر، اعلام کرد که : "از هر نوع دیالوگ، بحث و جدل که به تحقق این امر و قویتر شدن کمونیسم كمك کند استقبال خواهیم کرد. لذا و از این سر ما تلاش رفقای حزب اتحاد را، خارج از هر معادله و ملاحظه ای، امر مثبتی میدانیم." هر چند که اقدامات بعدی رهبری این حزب خلاف این سیاست را نشان داد.
به دنبال صدور بیانیه حزب حکمتیست، هیات دایر حزب اتحاد کمونیسم کارگری، به ملاحظات مطرح شده این رفقا پاسخی به تفصیل ارائه داد. ما تلاش کردیم تمام ابهامات و نقاط مورد بحث را روشن کنیم. در پاسخ خود بر نقاط اشتراک و همچنین نکات مورد اختلاف دست گذاشتیم. اعلام کردیم که : "اهداف نازل مخالفین چنین تحولی را میشناسیم. وقعی به آن نمیگذاریم و مستحکم به راهمان ادامه میدهیم. هدف ما فائق آمدن بر این موانع و تقویت صف کمونیسم کارگری بعنوان یک جنبش سیاسی، اجتماعی و حزبی و همچنین تامین ملزومات سازماندهی اجتماعی و رهبری کمونیسم کارگری در تحولات سیاسی جامعه است." واکنش بسیاری از رفقای حزب حکمتیست در تمام سطوح، استقبال از این بیانیه و تلاش ما بود.
اما این واکنش بیانگر تمام موضعگیری های حزب حکمتیست نبود. یک اقدام غیر اصولی این رفقا تاکید لجوجانه بر "ارزیابی" خود از حزب اتحاد کمونیسم کارگری بود که در زمان تاسیس حزب ما ارائه داده بودند. ما به این ارزیابی حزب حکمتیست درهمان زمان پاسخ خود را دادیم. نشان دادیم که چرا این ارزیابی اختیاری و در تناقض با موازین کمونیسم کارگری و چهارچوبهای سیاسی کمونیسم منصور حکمت است. تحولات بعدی و نزدیکی های سیاسی میان این دو جریان این احتمال را افزایش میداد که این رفقا پس از مشاهده فعالیت حزب اتحاد کمونیسم کارگری در این مواضع نادرست خود تجدید نظر کنند. وقایع آتی نشان داد که این انتظار نادرستی از رهبری حزب حکمتیست بود. ما پس از درج مجدد این ارزیابی در سایت حزب حکمتیست، در همان زمان اعتراض خودمان را به این اقدام رفقا ابراز کردیم. رفقایی از رهبری این حزب، رحمان حسین زاده و خالد حاج محمدی، اعلام کردند که درج این ارزیابی در شرایط کنونی نادرست است و متعاقبا این ارزیابی را از ستون بالای سایت حزب حکمتیست برداشتند. اما متاسفانه در پلنوم دهم این حزب همان ارزیابی مجددا مطرح و مورد تاکید قرار گرفت.
ما همواره بر اختلافات خود با حزب حکمتیست و تفاوتهایمان واقف بودیم. سختی و پیچدگی این پروژه را میشناختیم. ما این اختلافات را به روشنی در ادبیات حزبی بدون آنکه بخواهیم از آنها زخمی غیر قابل التیام بسازیم، بیان کردیم. ما علیرغم این اختلافات، بر ضرورت عینی و سیاسی و اجتماعی چنین پروژه ای تاکید کردیم. و در این چهارچوب بیشترین انعطاف و تاکتیکی اصولی را از خود نشان دادیم. ما واقف بودیم که برای غلبه بر تفرقه های موجود در جنبش کمونیسم کارگری باید از گذشته تلخ جنبش مان با جسارت کمونیستی عبور کرد. باید پیشقدم شد. باید با نقد اشتباهات گذشته از آن تاریخ عبور کرد و به تدریج و در طی پروسه ای بر این بیماری جنبش مان غلبه کرد و سلامت از دست رفته را به آن بازگرداند. از این رو گامهای اول را برداشتیم. بی پروا گذشته را نقد کردیم. سیاست و افق دیگری را در این راستا در مقابل جنبش کمونیسم کارگری قرار دادیم. اما در مقابل با برافراشته شدن دیوارهای سکتاریسم و فرقه گرایی مواجه شدیم. ما بر خلاف سنت سکتاریستی ای که در فقدان منصور حکمت در صفوف جنبش ما جا باز کرده است، اعلام کردیم که : "امروز نه ضرورتی به طرح مجدد این اختلافات می بینیم و نه این اختلافات را مانعی اساسی برای در دستور قرار گرفتن پروژه پیوستن به حزب حکمتیست از جانب خود میدانیم. تاکید ما اينست که اين حد از اختلاف تاکتيکى نميتواند و نبايد موجبات انشقاق و جدائى دو حزب شود و این دو حزب را از هم جدا نگهدارد. توافقات استراتژيک ما اساسى تر و پایه ای ترند. منافع فورى جنبش کمونيسم کارگرى اساسى تر است. وجود یک حزب بزرگ و متحد مارکسيستى و انقلابى که نقطه اميد کمونیسم و کارگر است، برای ما اساسى تر است. گسترش تلاش در سازماندهى انقلاب کارگرى و سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار فوری یک جمهوری سوسیالیستی، اساسى تر است."
ما تلاشهای بسیاری کردیم. انعطاف و اصولی گری بسیاری از خود نشان دادیم. اما متاسفانه علیرغم تلاشهای ما رهبری حزب حکمتیست نشان داد که ظرفیت سیاسی و تشکیلاتی و جسارت لازم برای عبور از گذشته را در حال حاضر در خود ندارد. برخی اختلافات تاکتیکی برای رهبری این حزب ابزاری برای حفظ جدایی ها و دامن زدن به پراکندگی در صفوف جنبش کمونیسم کارگری است. این یک گرایش و دید فرقه ای از تحزب کمونیستی است. به طور غیر اصولی ای تلاش میکند از اختلافات تاکتیکی، "پرنسیپهای کمونیستی و جنبشی" بسازد. از این رو مسائلی را به میان کشیدند که حتی ربطی به دوران حیات حزب اتحاد کمونیسم کارگری نداشت. بجای ارزیابی اصولی از مجموعه فعالیتهای حزب اتحاد کمونیسم کارگری بر سیاستهای حزب کمونیست کارگری در دوران جدایی ها تاکید کردند و آنها را مبنای حفظ جدایی و بازسازی فضای تفرقه در جنبش کمونیسم کارگری قرار دادند. طرح موضعگیری در قبال ارتجاع هخا، اعتراضات ناسیونالیستی - قومی در آذربایجان، و اعتراضات در اهواز و تحرک قومپرستان در این وقایع از این جمله هستند. از یک طرف تلاش کردند مواضع حزب کمونیست کارگری را به حزب اتحاد کمونیسم کارگری الصاق کنند و از طرف دیگر به طرز غیر قابل باوری تلاش کردند تا ما را در صف جنبش ناسیونالیسم پرو غربی قرار دهند!؟ ما اما مقابله به مثل نکردیم. این روش را دون شان جنبش کمونیسم کارگری میدانیم. ما در قضاوت و ارزیابی از حزب حکمتیست از گفته های برخی از این رفقا در دوران تلخ انشعاب شروع نکردیم. ما در قضاوت این حزب به تاریخچه برخی مواضع راست این افراد در دوران جدایی از حزب کمونیست ایران و تقابل "چپ و راست" در آن تاریخ اشاره نکردیم . ملاک ما آخرین مواضع این حزب در قبال رویدادها بود. ملاک ما سیاستهای رسمی این حزب، آنهم موخرترین مواضع سیاسی رسمی این حزب، بود. ما انتظارات و توقعات بیشتری از این رفقا داشتیم. انتظار داشتیم که در این پروسه بر امکان قدرتمند شدن کمونیسم کارگری تاکید بگذارند. تلاش کنند که از گذشته عبور کنند و خود را در ساختن آینده قدرتمند تر کمونیسم کارگری سهیم کنند. این انتظار ما از این رفقا بود! اما این رفقا متاسفانه نتوانستند در این قامت ظاهر شوند.
ما در بیانیه اعلام پروژه "اتحاد کمونیسم کارگری" اعلام کرده بودیم تا زمانیکه عدم امکان تحقق چنین پروژه ای به ما اثبات نشود، به تلاشهای خود ادامه خواهیم داد. ما اذعان میکنیم که در این پله از تلاش خود نتوانستیم بر دیوار تفرقه و پراکندگی در یک بخش جنبشمان غلبه کنیم. ما تلاشمان را کردیم، به علت موانعی که حزب حکمتیست در این راه ایجاد کرد، در این مقطع مشخص موفق نشدیم. ما به این حقیقت اذعان میکنیم. بیان تمام حقیقت یک سنت قوی در حزب اتحاد کمونیسم کارگری است.
ما علیرغم عدم موفقیت در یک مقطع از پیشبرد پروژه اتحاد کمونیسم کارگری، تاکید میکنیم که سنگرهای بدست آمده در این دوران را به سادگی از دست نخواهیم داد. عقب نشینی نخواهیم کرد. تسلیم مصالح سکتاریستی و تفرقه افکنانه نخواهیم شد. اصولیگری کمونیستی و تمدن بالای سیاسی و افقی پیشرو در این جنبش با قدرت برافراشته نگاه خواهیم داشت. ما در مقابل تمام پروژه های دیگری که در این جنبش مشوق تفرقه و جدایی و مرزبندیهای غیر اصولی هستند، با هر جدایی خود را تقویت شده تر می یابند، بر مصالح عمومی جنبش کمونیسم کارگری و نقش حیاتی آن در تحولات جاری جامعه تاکید داریم. ما عمیقا معتقدیم که بمنظور غلبه بر روند تجزیه و تشدید تفرقه در این جنبش باید آگاهانه تلاش کرد. تسلیم وضع موجود شدن، راهی نبوده است که ما در قبال خود قرار دهیم. بگذار برخی گرایشات "راست" و "پوپولیست" در این جنبش بر خود ببالند. ما در عوض بر مصالح عمومی کمونیسم کارگری تلاش خواهیم کرد.
ما در این مرحله از تلاشهای کمونیستی خود نتوانستیم بر یک سنگر سکتاریسم غلبه کنیم. این اولین ناکامی جنبش ما نیست. آخرین هم شاید نباشد. سئوالی که امروز در مقابل هر فعال کمونیسم کارگری قرار دارد این است که چگونه باید بر این وضعیت غلبه کرد؟ آنهائی که سئوالی ندارند بخشی از راه حل هم مسلما نخواهند بود! ما به نوبه خود باز هم تلاش خواهیم کرد. راه حل های جدید و تلاشهای جدید بخشی از ضرورت وجودی ماست. یک شرط پیروزی کمونیسم کارگری در تحولات آتی جامعه فائق آمدن بر وضعیت کنونی جنبش کمونیسم کارگری است!
حزب اتحاد کمونیسم کارگری
۲۸ آوریل ۲۰۰۸ – ۹ اردیبهشت ۱۳۸۷